دنیای کوچک من

 

 

 

این ترم امتحاناش واقعا شاهکارن.چند روز دیگه امتحان دارم.امروز دیدم کتابمو دانشگاه توی کمدم جا گزاشتم. منم خوش و خرم دارم برای خودم تفریح میکنم.خواهری فقط حرص میخوره میگه تا حالا توی عمرم کسی رو به خونسردی تو ندیدم.اخه وقتی نمیتونم کاری بکنم برای چی حرص بخورم؟؟؟؟؟؟اخرش اینه که باید شب امتحان تا صبح بیدار بمونم که اونم دیگه عادی شده. خداییش تنبلی دنیایی داره.

چند روزه دست راستم شدید درد میکنه.بهم گفتن مشکوک به آرتروز دسته.میگن دلیلش کار کردن زیاد با دستمه.اخه من چجوری میتونم با دست راستم کار نکنم وقتی تموم رشته درسی من کار با دسته؟؟؟؟؟؟همین یکی رو کم داشتم.

فردا توی خونه خیلی شلوغه.مثل هر سال شله زرد پزونه.عجیبه که اینهمه سال این نذر توی خونه ما پخته میشه و اینهمه حاجت میده اما تا حالا نشده یکی از حاجتای منو بده. کاشکی امسال یکی منو از اون بالا ببینه و حاجتمو بده.



نوشته شده در جمعه 23 دی 1390برچسب:,ساعت 22:33 توسط رها|


آخرين مطالب

Design By : Pichak