دنیای کوچک من

 

 

چند روزی رو خونه خواهری بودم.توی این چند روز در حد مرگ سرما خوردم. و فعلا به شدت حالم بده. دیروز مجبور شدم با تب ۴۰ درجه و خوردن ۴ تا مسکن قوی برم کارگاه سفال و تا شب کار کنم. شب وقتی اومدم خونه مردم و الان در حالت کما هستم.

امروز تازه متوجه شدم دارم به آخر ترم نزدیک میشم و هزار تا کار نکرده دارم.به شدت عقبم.احتیاج دارم هر روزم، ۴۸ ساعت کش پیدا کنه. اینقدر فکرای مختلف توی سرمه که نمیدونم کدومو باید انجام بدم.به شدت گیج میزنم. به نظر استاد سفالم کارم خیلی پیشرفت داشته و میتونم به جاهای بهتری برسم. خدایا کمک کن به همه کارام برسم.



نوشته شده در سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:,ساعت 19:43 توسط رها|


آخرين مطالب

Design By : Pichak