دنیای کوچک من

 

 

احساس افسردگی میکنم.این چند روز پشت سرهم بد میارم.حس ناامیدی داره منو میکشه.اینهمه کار کردم و الان به شدت لنگ یه پارتی موندم. هر جایی که میرم نیاز به یه آدم معروف دارم تا کارمو تحویل بگیرند.واقعا به بن بست خوردم و نمیدونم چکار کنم.
چرا هروقت من یکم به زندگی با دید خوب نگاه میکنم فوری همه چیز خراب میشه؟انگار خدا منتظره من یه چیزی بگم سریع برعکسش عمل کنه. البته تقصیر منم هست که فکر میکنم این زندگی ممکنه یه جایی روی خوشش رو به من نشون بده.از این به بعد باید با خودم روزانه تکرار کنم به چیزی امید نداشته باش.زندگی تو هیچ تغییری نمیکنه.
فردا خیلی خیلی روز مهمیه و البته اخرین امید من.اگه نتونم فردا تایید کارمو بگیرم فقط ضرر کردم و باید بزارمش کنار.نیاز دارم به یه عالمه انرژی مثبت و دعا.



نوشته شده در دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:,ساعت 21:31 توسط رها|


آخرين مطالب

Design By : Pichak