دنیای کوچک من

 

تابستون افتضاحی رو شروع کردم. روزهای بدی رو میگذرونم.چند هفته گذشته فقط در تلاش برای درست کردن نمره ام بودم.معاونت دانشگاه باهام همکاری کرد و خیلی کارم رو پیگیری کرد به عقیده خودش که نمره درست میشه ولی یکم زمان لازم داره. هر چقدر با استاد تماس گرفت حاظر نشد نمره رو درست کنه و بهانه های الکی اورد.یک بار ادعا میکرد من بهش بی احترامی کردم و یک بار دیگه ادعا داشت من اصلا کار برای تحویل نداشتم و کارهام ناقص و شکسته بوده.همین حرف های ضد و نقیض باعث شد که معاونت عصبانی بشه و بدون اطلاع من پرونده رو به حراست استان ارجاع داده و برای استاد و مدیر گروه پرونده تشکیل داده.واقعا همه چیز توی هم پیچ خورده.ناخواسته وارد یه بازی مسخره شدم.هیچکاری نمیتونم بکنم.حالا ناخواسته شاکی یه پرونده شدم که در هر صورت برای من باخته.اگه برنده بشم مدیر گروه با من بد میشه و اگه عقب بکشم با نمره از دست رفته و عصبانیت معاونت رو به رو میشم.حالم از استاد چوبم بهم میخوره.چقدر یه ادم میتونه بی عرضه و کم عقل باشه که بخاطر نفرت شخصی مدیر گروه حاظر میشه اینده کاری خودش رو نابود کنه .اگر چه همین الان هم مدیر گروه زیر همه چیز زده و خودشو کنار کشیده .بعضی از ادما لیاقت یه سری شغل ها رو ندارند.

 

 نیاز دارم به یه عالمه دعا .خدا کنه کارم درست بشه.

 

نوشته شده در سه شنبه 18 تير 1392برچسب:,ساعت 22:57 توسط رها|

امروز ژوژمان فلز برگزار شد.امروز میتونست یکی از بهترین روزای زندگیم باشه.چون کارهام عالی شده بودند و مطمئن بودم نمره خوبی میگیرم و صبح هم یه پیشنهاد کار عالی بهم شد که با چند نفر از دوستام توی یه کارگاه جواهر سازی با امکانات عالی کار کنیم. اما همه چیز خیلی زود خراب شد.استاد فلز که با من رابطه خیلی خوبی داره  یواشکی بهم گفت که مدیر گروه از استادا خواسته همشون منو با نمره 10 بندازن .ولی استاد فلز  قبول نکرده.خیلی شوکه شدم .وقتی سایت نمرات رو دیدم استاد چوب نمره من رو 11 داده بود و گفت با ارفاق ننداختمت. باورم نمیشه که یه استاد میتونه اینقدر بچه باشه.علت این کارش رو هم اینه که از اخلاق من بدش میاد.به نظرش من بهش بی احترامی کردم ولی اصلا نمیتونه یه نمونه بی احترامی منو نام ببره.به نظرش من خیلی تند و سرکشم. چقدر جالبه وقتی حاظر نیستم با یه استاد بگو بخند الکی داشته باشم و صمیمیت الکی پیدا کنم یعنی اخلاقم افتضاحه.نمیدونم چرا اینجوری شد. این حق من نبود.بعد از اون همه تلاش و کار نمره من این نبود. واقعا خسته شدم. همه چیز زندگیم بهم ریخته.

 

نوشته شده در سه شنبه 4 تير 1392برچسب:,ساعت 22:31 توسط رها|


آخرين مطالب

Design By : Pichak