دنیای کوچک من

 

بالاخره تمام شد.دیگه قبل از عید هیچ کلاسی ندارم و میتونم چند روزی رو بدون هیچ فکری بگذرونم. دلم میخواد تمام روزهای عید رو بخوابم.فشار فکری این چند روز من رو دیوونه کرد. چقدر ارائه پایان نامه سخته.

چند روز پیش توی اخرین لحظات قبل از ارائه موضوع کارگاه چوبم یه چیز عجیب به ذهنم رسید . اصلا فکر نمیکردم استاد قبول کنه اما بعد از اینکه با کلی ترس و دلهره موضوع کارمو توضیح دادم خیلی شوکه شد چون کاری که پیشنهاد داده بودم یه روش جدید توی معرق چوب به حساب میومد و استاد باورش نمیشد من همینجور الکی به ذهنم رسیده باشه.یه جورایی احساس میکرد با خنگ بازی های چند هفته گذشته حتما اینم کاره یکی دیگه است.البته رو کم کنی خوبی بود.چون دیگه نتونست هیچ ایرادی بگیره وکلی ضایع شد.خیلی خوشحالم چون دیگه نمیتونه بهم بگه از بقیه کمترم.

توی این چند روز بالاخره یکم ذهنم از حالت قفل بودن خارج شد و تونستم موضوع پایان نامه ام رو ارائه بدم.سخت تر از همه اینه که فقط یه موضوع انتخاب کردم اما هیچ پیش زمینه ای  ازش ندارم و فقط میتونم امیدوارم باشم که از پس این کار بر بیام.



نوشته شده در جمعه 25 اسفند 1391برچسب:,ساعت 1:3 توسط رها|


آخرين مطالب

Design By : Pichak