دنیای کوچک من

نمایشگاه فلز خیلی بهتر از اون چیزی که فکرشو میکردم برگزار شد. عکس العمل بازدید کننده های نمایشگاه نشون میداد که این بار واقعا نمایشگاه عالی برگزار شده.استادم بعد از دیدن کارهای تموم شده ام خودش هم متوجه شد که نمره بدی بهم داده. با اون همه رقابت شدید بین هم کلاسی هام حالا با یه نمره 19.39 پایان نامه ازشون عقب افتادم.حیف اون همه زحمت و تلاش.

این روزها بیشتر از این که خوشحال باشم ناراحتم.دلم خیلی گرفته. پر شدم از احساس دلتنگی.ناراحتی . پر از حس پوچ بودن. خسته شدم از این این نوع زندگی.خدایا این که من بخوام توی زندگیم ارامش داشته باشم خواسته زیادی؟ حق من توی زندگی بعد از این همه سال سختی یکم خوشبختی و ارامش نیست؟ خیلی وقته که به خدا بودنت شک کردم.خیلی وقته چیزهایی که ازت میبینم با صفاتت یکی نیست. نه مهربونی نه عادلی و نه بخشنده. خدایا فکر میکنم نیچه حق داره.تو سال هاست که مردی.

 



نوشته شده در پنج شنبه 22 اسفند 1392برچسب:,ساعت 19:50 توسط رها|


آخرين مطالب

Design By : Pichak