دنیای کوچک من

 

امروز رفته بودم سینما.خیلی خلوت بود یکم از شروع فیلم که گذشت مامور سینما اومد به دختر و پسری که جلومون نشسته بودند گفت صاف بشینید.دوباره چند دقیقه بعد به پسره گفت جلوتو نگاه کن.به دختره گفت خانوم اینوری بشین و فیلمو نگاه کن.وای کسایی که توی سینما بودن مرده بودن از خنده.این ماموره هی میرفت یه تذکر به اینا میداد. فایده هم نداشت دو دقیقه بعد دوباره در همون حال بودن.

کلی کار سرم ریخته نمیدونم به کدومش برسم . ژوژمان همه ی درسها داره نزدیک میشه.آخر ترمه و من یه عالمه کاره تموم نشده دارم. امتحانام هم شروع شده.یه عالمه خرجم رفته بالا نمیدونم چه جوری جورش کنم.وایییییییییی چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 



نوشته شده در جمعه 22 بهمن 1389برچسب:,ساعت 15:27 توسط رها|


آخرين مطالب

Design By : Pichak