دنیای کوچک من

 

 

این روزا دانشگاه تعطیل شده اما ما هنوز میریم دانشگاه و کلاس داریم.این ترم هیچ فاصله ای بین دو تا ترم برامون نیست .دقیقا تا شروع ترم بعدی کلاس داریم.برنامه ریزی دانشگاه حرف نداره.

امروز صبح زود یه کلاس داشتم واقعا برام سخت بود که با اونهمه خستگی برم کلاس.دقیقا لحظه ای که داشتم میرسیدم بهم پیام رسید که کلاس تشکیل نمیشه .در اون لحظه دلم میخواست برم استادمو خفه کنم.مطمئنا اگه جلو چشمم بود زنده نمیموند. دلم برای خودم میسوزه که نتونستم یکم بخوابم.

دیشب با هیجان زیادی داشتم یه فیلم خون آشام میدیدم.نمیدونم چرا اما به شدت به خون اشام علاقه دارم.هیچکس از اطرافیانم باورش نمیشه من با این روحیات از این جور فیلما خوشم میاد. با خودم فکر کردم اگه منم خون آشام بودم چقدر هیجان انگیز بود. در اون صورت نیمی از مردم این شهر به صورت عجیبی میمردند. فکر کردن بهش هم حس خوبی داره.



نوشته شده در یک شنبه 11 دی 1390برچسب:,ساعت 20:41 توسط رها|


آخرين مطالب

Design By : Pichak