دنیای کوچک من

 

 

چند روزه پشت سر هم کلاسا کنسل شدند. منم کمبود خوابمو اساسی جبران کردم. احساس میکنم  شبیه یه خرس قطبی چاق تنبل شدم . البته نمیتونم منکر این موضوع بشم که به شدت بهم چسبید.

امروز سر کلاس قرار شد هر کسی جلوی جمع بایسته و بقیه بگن اون فرد شبیه چه میوه و حیوونیه. بعدش از روی اون کاراکتر سازی بشه.به نظر بچه ها من شبیه لیمو شیرینم و زردآلو .از بین حیوونا هم باب فیش و شیر آبی و کوالا. البته خودم هر چی نگاه کردم دیدم من شباهتی به این چیزا ندارم اما نمیدونم چرا بقیه این حسو به من دارن.خیلی از خودم ناامید شد. البته با وجود کوالا میشه یکم امیدوار شد.چون من عاشق اینم که توی اتاقم یه کوالا داشته باشم.

صبح با دوستم مجبور شدیم مثل کارگرای ساختمونی روی یه کوه گل شل راه بریم تا باهم مخلوط بشن. هنوزم از یادآوری صدای گل ها توی ذهنم احساس تهوع میکنم.کاشکی هیچوقت این موضوع تکرار نشه. اینم از مزایای خراب بودن دستگاه گل سازی و نداشتن یه دانشجوی پسر توی کلاسه.



نوشته شده در پنج شنبه 15 دی 1390برچسب:,ساعت 19:43 توسط رها|


آخرين مطالب

Design By : Pichak